استقلال مالی از آرزوهای مهم همه است و برای این کار دلیل خوبی وجود دارد. هرگز نمیتوانید زمانی را تصور کنید که بحران مالی تمام دارایی و منبع درامدتان را مانند جارو بروبد. در نتیجه دانستن در مورد اهمیت آزادی مالی و همچنین به عنوان وسیلهای برای رسیدن به آن بسیار ضروری است.
ثروتمندان چگونه به آزادی مالی دست یافته اند؟ آیا نکته ای وجود دارد که با افزایش سن می توان به آن پی برد و یا موارد ویژه ای وجود دارند که می توان طی چند روز آنها را انجام داد و به آزادی مالی دست یافت؟ از کل جمعیت جهان تنها چند درصد واقعا به آزادی مالی دست می یابند. چرا این گونه است؟ آیا دستیابی به آزادی مالی چالشی دشوار است که تنها افراد با استعداد و خبره می توانند از عهده آن برآیند؟ پاسخ این پرسش منفی بوده و از این رو، شما نیز می توانید به آزادی مالی دست یابید.
در راه رسیدن به آزادی مالی این 20 اصل را رعایت کنید
1 – خارج شده از تله “معاملهی زمان در ازای پول”
اکثر افراد جامعه، در هر گوشهای از بازار کسب و کار که مشغول آن هستند، از کارگران ساده تا مهندسان خبره و پزشکان متخصص، همگی برای کسب درآمد و گذراندن زندگی، درگیر تلهی “زمان در برابر پول ” هستند.
هر یک، بسته به میزان کارآمدی و تخصصشان، برای یک ساعت کار، میزان مشخصی دستمزد دریافت میکنند. مهم نیست چقدر، چه یکصد تومان، چه یکصدهزار تومان، در هرحال باید یک ساعت از زمانشان را بدهند تا آن پول را دریافت کنند، آنها وارد معاملهای شدهاند که تا آخر عمر ادامه دارد و اگر کلیتر به موضوع نگاه کنیم، در حال معامله عمرشان در برابر مقدار مشخصی پول هستند. اگر بخواهند درآمدشان را دو برابر کنند، باید دو برابر از زمانشان را بفروشند.
اما آیا کسانی که میلیاردها دلار دارایی و درآمد دارند، هزاران برابر دیگران وقت صرف کارهایشان کردهاند؟ اصلاً در حالیکه شبانهروز برای همه ۲۴ ساعت است و نه بیشتر، صرف کردن زمانی بیشتر امکانپذیر است؟
پس چه رازی درمیان است که تعداد اندکی از افراد به آن دست یافتهاند و از طریق آن داراییهای بیشماری کسب کردهاند و همانطور که دوست دارند زندگی میکنند، اما عده زیادی تا آخر عمر به امید رسیدن به رفاه تلاش میکنند و در نهایت همه مقهور سیستمی که درآن کار کردهاند میشوند؟
افراد موفق راز و رمز رسیدن به آزادی مالی را یافتهاند و خود را از تلهی «معاملهی زمان در برابر پول» خارج کردهاند:
1 – رئیس خودشان هستند، یعنی صاحب کسب و کارشاناند .
2 – از اهرم استفاده میکنند .
اگر شما کاری را که همیشه کردهاید، انجام دهید، آنچه را خواهید داشت که تا کنون داشتهاید
جی پال گتی، میلیاردر افسانهای میگوید : ” من ترجیح میدهم درآمدم را از یک درصد تلاش صد نفر به دست بیاورم تا صد در صد تلاش خودم”.
بگذارید موضوع را با یک مثال روشنتر کنیم. اگر در هفته 5 روز کار کنید و هر روز بطور متوسط 8 ساعت زمان مفید کاری را در نظر بگیریم، 40 ساعت زمان مفید در اختیار شماست. با این حساب، در 50 هفتهی سال 2000 ساعت وقت دارید. در طول زندگی کاریتان اگر بمدت 30 سال کار کنید، فقط 000 60 ساعت زمان در اختیار دارید.
زمان خیلی زیادی نیست، به خصوص اگر شما هم اکنون در نیمهی عمرتان باشید. در فعالیتهایی مانند بازاریابی شبکهای، اگر شما پس از مدتی، 000 20 نفر را در مجموعه داشته باشید و با این فرض که هر کدام از آنها فقط 3 ساعت در روز کار کند، تنها ساعات کارشان در یک روز، برابر تمام عمر شما خواهد بود.
هیچگاه نمیشود با استفاده از وقت خودتان به چنین رقمی برسید و این ماهیت اهرم است. حالا در چه مورد زمان به کار گرفته شود، چه در مورد پول، اشتیاق و یا غیره. حال راه رسیدن به آزادی مالی چیست؟ بطور کلی از چند راه معدود میتوان به آزادی مالی دست یافت .
راه اول : راه اول این است که شما منشأ تولید باشید.مثلاً یک کارخانه داشته باشید یا اینکه یک پزشک باشید و کلینیک یا بیمارستان تاسیس کنید، یا یک معلم باشید و به جای تدریس، یک مدرسه تاسیس کنید، به این ترتیب شما به عنوان صاحب یک کارخانه، مدرسه یا بیمارستان این امکان را دارید که همیشه در محل کار خود حاضر نباشید. سیستم و تشکیلاتی که تولید کردهاید آزادی را برایتان به ارمغان خواهد آورد. این روش به تخصص و روابط قوی و سرمایهای نیاز دارد تا بتوان از آنها بعنوان اهرم استفاده کرد.
راه دوم : راه دوم، سرمایهگذاری در زمینهی شناخته شده و پرسودی است که امتحان خود را پس داده باشد. مثلاً فرض کنید که نمایندگی شرکت مک دونالد در ایران را به شما واگذار کردهاند. شما سرمایهگذاری میکنید.
لیست غذا مشخص است، دکوراسیون مشخص است، حتی رنگ لباس کارکنان هم مشخص است. به این ترتیب شما خواهید توانست با زحمتی کمتر از مورد قبلی، و البته با ریسک کمتر به آزادی مالی برسید. در این روش، به سرمایه و روابط قوی نیاز است و بدلیل استفاده از تجربیات شرکت موفقی که نمایندگیاش را گرفتهاید، امکان موفقیت بسیار بیشتر است. در کنار این مزایا، قوانین انحصاری و سخت گیرانهای هم برای حرکت در چارچوب شرکت اصلی وجود دارد.و یا سرمایه گذاری در بازار املاک که آن نیز احتیاج به سرمایه کلان و اطلاعات خوب در آن زمینه دارد.
راه سوم : بازاریابی شبکهای. در این تجارت، هر سه عاملی که” گتی” از آنها برای ساختن پولهای بزرگ یاد میکند، وجود دارد. یعنی فرد صاحب کسب و کار خودش است و از قدرت اهرم نیز در آن بخوبی استفاده میشود. همچنین محصولی ارائه میشود که همگان خواهان آن هستند. در واقع، بازاریابی شبکهای تنها راه رسیدن به آزادی مالی است که در آن به سرمایه کلان و روابط خاص نیاز نیست.
2 – خلاف جامعه عمل کنید
در جامعه شکست های بسیاری وجود دارد، پس شما تنها کافی است که مخالف مسیر این شکست ها پیش بروید، یعنی کاری بکنید که دیگران انجام نداده اند. این یعنی که شما باید متفاوت از آنچه که ۹۸ درصد جامعه عمل می کند، عمل کنید. یعنی سعی کنید به جای تقلید رفتارهای دیگران، بگونه ای خلاف جهت مسیر جامعه پیش بروید.
مثلا، اگر عمویی دارید که روزی یک جعبه سیگار می کشد، به جای آن شما باید یک دسته کتاب در روز بخوانید. اصلا می توانید تصور کنید که چنین عادتی را داشته باشید که خلاف شکست ها در جامعه عمل کنید؟ به جایی نروید که شکست رفته است و یا کاری نکنید که نتیجه اش شکست بوده است. روشی جدید را برای زندگی کردن بر مبنای انجام خلاف آنچه که منجر به شکست می شود، توسعه دهید. پس تقلید نکنید و خود انجام دهنده یک کار باشید.
3 – از احساسات خود بهره بگیرید
احساسات شما آنچه را که انجام می دهید، کنترل می کنند و به شما می گویند که چگونه رفتار کنید. مثلا، هرکسی در این دنیا یک احساسی به اسم خشم دارد. خوب شما با این حس چه می کنید؟ اگر آن را سرکوب کنید، به شما ضرر می رساند و باعث می شود که کارهایی را انجام دهید که نمی خواهید. اما اگر به طور کنترل شده ای از آن استفاده کنید، به اهداف جالبی دست خواهید یافت.
خشم + عشق= شوق و علاقه شدید
اما شوق و علاقه شدید به تنهایی کافی نیست. شما باید آن را با عمل در جهت گرفتن نتیجه ترکیب کنید.
علاقه شدید+ عمل= نتیجه
خوب بگذارید یک جمع بندی از اینها داشته باشیم. اگر شما قرض و بدهی بسیاری دارید، ممکن است بسیار ناامید و خشمگین شوید، به گونه ای که در شرایطی قرار بگیرید که تصمیمی برای انجام یک کار خوب که دوستش دارید بگیرید. سپس تصمیم به شروع کسب و کار خود می گیرید، یعنی داشتن شوق و علاقه شدید و شروع به انجام معاملات و فعالیت های اقتصادی می کنید. در نهایت، شما پول بدست می آورید و از نتیجه لذت می برید.
خشم + عشق= شوق و علاقه شدید
علاقه شدید+ عمل= نتیجه
علاقه شدید+ نتیجه= موفقیت
4 – با ثروت آشنایی پیدا کنید
اگر شما زندگی پربرکتی نداشته باشید، در فقر زندگی می کنید. اما این وضعیت می تواند تغییر کند، زمانی که با ایدههای پربار آشنا شوید. در اینجا اعمال بسیاری وجود دارد که شما میتوانید برای آشنایی با ثروت انجام دهید: به مغازه های گران قیمت بروید و یک چیز هرچند کوچک را از آن مغازه بخرید، رانندگی ماشینهای گرانقیمت را امتحان کنید، از خانههای تجملاتی دیدن کنید. به طور خلاصه، یاد بگیرید بگونهای فکر کنید که افراد پولدار فکر میکنند.
استقلال مالی زمانی میآید که شما بدانید به دنبال چه چیزی هستید. شما باید تصمیم بگیرید که دقیقا چه سبک زندگی را میپسندید و میخواهید. شما با یک نظر تنگ نمیتوانید یک حساب چند میلیونی داشته باشید. برای بدست آوردن یک ثروت عظیم، باید اطراف خود را با افراد ثروتمند پر کنید. زمانی که ذهن آماده باشد، پول خواهد آمد.
5 – روی خود سرمایه گذاری کنید
تفاوت عمده بین افراد حرفه ای و آماتور این است که حرفه ای ها روی خود سرمایه گذاری می کنند و آماتورها روی دیگران. اگر به دنبال یک افزایش عمده در درآمد خود هستید، باید کتاب بخوانید، مهارت های لازم را کسب کنید و سمینارهای مرتبط با کسب و کار خود را شرکت کنید و از همه مهم تر از یک مربی کسب وکاری کمک بگیرید.
یک نکته جالب این است که تنها افراد فقیر هستند که به دنبال توصیه های مالی رایگان هستند. درست است که با خواندن مثلا این مقاله می توانید چیزهای بسیاری یاد بگیرید، اما زمانی که نوبت به استقلال مالی می رسد، تنها دانش آموزان جدی و سختکوش تصمیم می گیرند که روی خود سرمایه گذاری کنند و هرآنچه که برای بالابردن سطح کیفی مهارت ها و علمشان نیاز است فراهم کنند.
زمانی که شما روی خود سرمایه گذاری می کنید، هرکسی روی شما سرمایه گذاری می کند.
آموزش خودتان در مورد مسائل مالی به طور منظم باید در اولویت قرار گیرد.
امروزه، منابع بیشماری برای به روز رسانی دانش شما در مورد صنایع مالی و چگونگی انها وجود دارد. مسئولیت کامل زندگی مالی خود را با تعهد خود را به طور کامل به آن است. با تعهد کامل نسبت به زندگی مالی نسبت به ان کاملا مسئولیتپذیر باشید. به جای خواندن همه مطالب در تمام مدت، شما می توانید شروع به یادگیری یک موضوع در یک زمان کنید. به عنوان مثال، شما میتوانید در مورد بودجه خانه بخوانید البته اگر این چیزی است که به ان علاقهمند هستید. به همین ترتیب، بسیاری دیگر از مسائل مالی هستند که شما بطور متوالی میتوانند یاد بگیرید، که موجب افزایش سواد مالی خود را بسیار افزایش دهید.
6 – کمی وسواسی باشید
بی پروا، واگیردار و سرسخت باشید. اگر در داشتن این ویژگی ها کمی وسواس به خرج دهید، هیچ چیز و هیچ کسی نمی تواند شما را متوقف سازد.
زمانی که شما در انجام کارهایتان بی پروا هستید، نوعی اعتماد به نفس در مورد خودتان و آنچه که انجام می دهید بدست می آورید. به زودی مردم این اعتماد به نفس را احساس می کنند، چراکه شما یک روح واگیردار دارید. در این لحظه است که شما به هرکجا که لازم باشد می روید و کیلومترها را می پیمایید، تا به آنچه که می خواهید برسید، به این می گویند سرسختی. کسانی که دارای این سه ویژگی هستند، به زودی از لحاظ مالی مستقل خواهند شد.
موفقیت به معنای آن است که شما تبدیل به خود واقعی تان شوید.
7 – فراموش نکنید که زمان مهمتر از پول است
چگونه از زمانی که به شما تعلق دارد، استفاده می کنید؟ بسیاری از مردم از لحاظ مالی دچار مشکل می شوند، چرا که نمیدانند که چگونه باید از زمان خود حداکثر استفاده را بکنند. زمان محدود است و پول نامحدود. پس زمان خود را به بهای پول تلف نکنید. شما هرگز نمی توانید، زمان را به عقب برگردانید، اما پول را دوباره می توانید بدست آورید. اما همچنان بسیاری از مردم جهان هستند که به داشتن شغلی ادامه می دهند که اصلا دوستش ندارند و خرج خانواده ای را می دهند که به سختی آنها را می بینند.
دلیل اینکه افراد زندگی خود را با انباری از قرض و بدهی به پایان میرسانند، این است که آنها زمانی برای کار کردن روی چیز دیگری ندارند. زمانی را تصور کنید که شما تمامی زمان خود را روی آنچه که دوست داشتید کار می کردید و از طریق آن پول کسب می کردید. این وقتی امکان پذیر است که شما یک کارآفرین باشید. کارآفرینان موفق کنترل زندگی خود را به دست دارند، چراکه کنترل زمان خود را بدست دارند.
8 – حساب هر تومانی را که خرج می کنید، داشته باشید
ما در جهان مصرفکننده محوری زندگی میکنیم که در آن بطور مداوم ملزم به صرف هزینه هستیم. عادات خرج کردنتان یکی از دلایل اصلی است که قادر نیستید اینده مالی خود را به آسانی تضمین کنید. هزینههایتان را پیگیری کنید و قبل از پرداخت هر گونه هزینه دو مرتبه فکر کنید. انجام این کار در ابتدا سخت خواهد بود به خصوص اگر شما مستعد ابتلا به هزینههای غیر قابل کنترل هستید ولی اینجاست که شما یاد میگیرید که چگونه مخارجتان را مدیریت کنید و از آن به بعد به راحتی اب خوردن در حال حرکت به سمت دستیابی به استقلال مالی خواهید بود .
بسیاری از مردم این کار را به عهده حسابدار میگذارند و یا اصلا برایشان اهمیتی ندارد که چه قدر خرج می کنند و چه قدر در حسابشان است و همین آنها را به سمتی سوق می دهد که هرگز کنترل مسائل مالی خود را نداشته باشند. زمانی که شما پول خود را مدیریت می کنید، قادر خواهید بود تا بیشتر از آن داشته باشید. زمانی که می دانید، هر ۱۰ هزار تومانی که خرج می کنید، کجا می رود، خواهید دید که چگونه ده برابر آن را بدست می آورید. به طور خلاصه باید بگوییم که ثروت به مسئولیت پذیری نیاز دارد.
هرروز، شما باید حساب بانکی خود را چک کنید و تمامی هزینه ها را با مخارج مطابقت دهید. آنوقت قادر خواهید بود تا تعیین کنید که چگونه می توانید پول بیشتر به دست بیاورید، از طریق ارائه راه حل های مختلف به بازار. اگر شما از شاخه های مختلف، کسب درآمد می کنید، باید حساب آنها را در یک دفترچه و یا نرم افزار داشته باشید. هر پولی باید در جای مناسب خودش خرج شود، اگر می خواهید پول زیاد داشته باشید.
9 – مسولیت پذیر باشید
هر انتخاب شما عواقب خاص خود را دارد، که برخی از آنها ممکن است موجب صدمه ای برگشت ناپذیر به ثروتتان شود. از این رو، شما باید مسئولیت کامل را برای تضمین آینده مالی خود قبول کنید. بدانید که هر تصمیم گیری و انتخاب شما در زندگی امروزتان در زندگی فردای شما نیز تاثیر گذار خواهد بود. بنابراین ضروری است که تمام تصمیم گیری های مالی، خرید و هزینه های خود را در چارچوب اهداف بلند مدت مالی خود ارزیابی کنید.
10 – داشتن یک منبع درآمد ضروری است
ایجاد یک بودجه و زندگی در محدودیتهای مالی برای دستیابی به استقلال مالی در زندگی شما بسیار مهم است. این بودجه به شما مسیری را نشان میدهد که شما در ان مسیر مدیریت درآمد و کنترل هزینههای خود را انجام دهید. در مدت کوتاهی بودجه به شما حس مسولیتپذیری میدهد. اگر میخواهید امور مالی شخصی خود را تضمین کنید، بودجه ابزاری برای دستیابی به این ضمانت به شما ارائه میکند.
11 – در ابتدا برای خودتان خرج کنید
یکی از شیوههای اساسی و کلیدی برای رسیدن به آزادی مالی این است که به جای کار برای یک بانک یا شرکت کارت اعتباری برای خودتان کار کنید. یاد بگیرید اول به خودتان پرداخت کنید قبل ازاینکه شخص دیگری به شما پرداخت کند.
با این کار شما به دو چیز می رسید: خودتان را غنی تر کرده و از فقیرتر شدن قاصله می گیرید. با صرفه جویی امروزدرپولتان می توانید سرمایه گذاری فردایتان را تضمین کنید و این تضمین استقلال مالی شما را در بر خواهد داشت.
12 – هرگز بدهکار نباشید
بدهی یکی از علل اصلی عدم امنیت مالی در زندگی بسیاری از مردم است. این مسئله شما را از درون به هم میریزد و شما را از رسیدن به اهداف آرزوها و رویاهایتان در زندگی باز می دارد. بدهی شما از آیندهای شاد محروم می کند. اگر میخواهید به استقلال مالی دست یابید زندگی بدون بدهی باید سر لوحه کارتان باشد.
13 – یک صندوق اضطراری داشته باشید
بودجه اضطراری بالشتکی پول نقد است که هزینههای زندگی خود را برای حداقل ۳ ماه پشتیبانی میباشد. همچنین میتواند در مواقعی که نیاز دارید برای پوشش هزینههای پیش بینی نشده در زندگی روزمره خود از قبیل تعمیرات، هزینههای درمانی و سایر موارد اضطراری مفید واقع شود. داشتن یک صندوق اضطراری ضروری است تا به شما این اطمینان را بدهد که نیازی نیست در چنین موقعیتهایی به بدهی متوسل شوید. اطمینان از اینکه هزینههای زندگی خود را تحت پوشش قرار میدهید به شما “آرامش ذهن” میدهد. یکی از بهترین راهها برای داشتن یک کوسن پول نقد این است که یک حساب بانکی افتتاح و شروع به صرفهجویی برای بودجه اضطراری خود کنید .
14 – اهداف مالی روشن و مختصر داشته باشید
اگر شما هر گونه اهداف مالی روشنی ندارید، پس از آن بسیار سخت می توانید به سمت تامین آزادی مالی حرکت کنید. اگر می خواهید کسب و کار عالی برای خود داشته باشید برای این هدف خودتان کاری را راه اندازی کنید. روش دیگر، اگر شما می خواهید یک سرمایه گذارباشید ، یاد بگیرید فرصت های مناسب را انتخاب کنید ودر فرصتی مناسب به انها سرعت بدهید. تنها زمانی که به اهداف مالی خود به وضوح اشنا باشید قادر به تشخیص پتانسیل واقعی خود هستید. داشتن اهداف و حرکت در مسیر رسیدن به انها شما را تشویق به زندگی میکند،زندگی ای که ارزوی انرا داشتید.
15 – بازاریابی و فروش
هزینه پایین راه اندازی یک شرکت بازاریابی یک مزیت بزرگ آن است. شروع یک کسب و کار بزرگ بدون سرمایهگذاریهای عظیم و زمان بسیار سخت است. شرکت بازاریابی زمانی را که شما نیاز دارید برای ایجاد مهارتهای کسب و کار و انتقال خود از یک کارمند سطح پایین به یک بازرگان بزرگ به شما میدهد. از این رو، بازاریابی یکی از راههای مناسب برای تضمین استقلال مالی شما است. بازاریابی شما به عنوان منابع درآمد برای شما باقی مانده است، بنابراین پول به حساب شما میآید حتی وقتی در خواب و سفر باشید.
16 – ساده زندگی کنید
زندگی هر روزه در حال پیچیدهترشدن است . اهداف مالی و رفتن به دنبال ان شما را از چیزهایی که در زندگی بسیار مهم است منحرف می کند. در نتیجه، شما انگیزه تان را از دست خواهید داد و رکود میکنید. از این رو، بسیار ضروری است که شما زندگی خود را با آزاد کردن ذهن خود از همه درهم و برهمی سادهتر کنید.
کلید دستیابی به استقلال مالی بسیار ساده است: تبدیل درآمد به دست آمده خود به درآمد انفعالی یا درآمد مجموعه. با استفاده از این ذهنیت، رسیدن به اهدافتان بدون گرفتن چیزهایی که دوست دارید اسان می شود.
17 – کسبوکارتان را کوچک آغاز کنید
بهتر است کسب و کار خود را در اندازه ای کوچک آغاز کرده و چگونگی واکنش و بازخورد مردم نسبت به آن را با دقت بررسی کنید. هنگامی که از سطح درآمد مناسب و بالایی برخوردار شدید می توانید کسب و کار خود را گسترش دهید. در صورت امکان کسب و کار خود را بر اساس موارد مورد علاقه و سرگرمی هایتان شکل دهید. اگر به نقاشی، ساخت مجسمه و یا نویسندگی علاقمند هستید می توانید این سرگرمی ها را به موقعیت کسب و کار خود مبدل کنید.
تنها باید نسبت به کاری قصد انجام آن را دارید و این که وارد چه چیزی می شوید از آگاهی کافی برخوردار باشید. اگر به اینترنت آشنایی دارید فرصت های کسب و کار مختلفی وجود دارند که از این طریق قابلیت اجرا دارند. بازاریابی آنلاین و یا بازاریابی با واسطه از آن جمله هستند. کسب و کارتان می تواند منبع درآمد اصلی و یا منبع درآمد بالقوه شما باشد.
18 – افراد باهوش را استخدام کنید
افرادی که باهوشتر از خود شما هستند را استخدام کنید. بسیاری از این که فردی باهوش را استخدام کنندمیترسند زیرا تمایلی به محو شدن در زیر سایه فعالیتهای وی ندارند. با این وجود، اگر در پی رشد کسب و کار خود هستید باید با افرادی که توانایی کمک به شما را دارند همکاری کنید. اگر از دانش کافی در حوزه فعالیت خود برخوردار نیستید، فردی را استخدام کنید که میتواند به جای شما فکر کند.
به افراد موفق اطراف خود توجه داشته و آموزههای لازم را از آنها فرا بگیرید. با افرادی که در حوزه کسب و کار انتخابی خود موفق هستند دوست شوید و به آنها اجازه دهید مربی و هدایتگر شما باشند.
19 – با پشتکار و سخت کار کردن به جلو بروید
افراد موفق طی یک شب و یا بدون هیچ گونه تلاشی به آزادی مالی دست نیافتهاند. آنها ذهن و روح خود را صرف کسب موفقیت کسب و کار خود کردهاند. این افراد برای دستیابی به موقعیت و جایگاه فعلی خود به سختی کار کرده و مواجهه با چالشهای دشوار ناامیدی آنها برای ادامه مسیر را در پی نداشته است. البته این نکته را به خاطر بسپارید که پشتکار و سخت کار کردن بدون دانش و آگاهی بیهوده است.
20 – هوش مالیتان را تقویت کنید
از نظر مالی باید هوشمند باشید. افراد موفق در کسب آزادی مالی به اندازه کافی باهوش بوده اند که بدانند چه زمانی هزینه کرده و چه زمانی پول خود را پس انداز کنند. با این وجود، بهترین روش سرمایه گذاری پول و عدم پس انداز آن است. با گذشت زمان، پول می تواند ارزش خود را از دست بدهد، اما از طریق سرمایه گذاری می توان ارزش آن را با گذشت زمان افزایش داد.
افراد موفق در کسب آزادی مالی نه تنها از موارد ذکر شده در این مطلب آگاه هستند بلکه نسبت به استفاده از آنها در زندگی روزانه خود اطمینان حاصل کرده اند. در جاده کسب موفقیت مالی مشکلات و تله های بسیاری وجود دارند اما موانعی عادی در این مسیر محسوب می شوند. نکته مهم این است که از مواجهه با آنها هراس نداشته و با قدرت رو به جلو حرکت کنید.
4 اصل اساسی را جدی بگیرید
در کل کتب ثروت که به تحقیق و تفحص پیرامون زندگی ثروتمندان میپردازند، ۴ اصل اساسی ذکر میشود :
۱- درآمد
۲- پس انداز
۳- سرمایه گذاری
۴- مدیریت هزینه های زندگی
اصل اول: درآمد
یادتان باشد اگر همه درآمد خود را خرج می کنید و فکر می کنید کو تا آینده؟ کی فردا را دیده؟ مگه چند روز زندهایم؟ قطعاً شما از کسانی خواهید شد که اگر بعد از ۴۰ سالگی زنده باشید، شاید بارها به علت فشار مالی طلب مرگ کنید.
شاید هم با ۲ شغله بودن بتوانید تا آخر ماه خود را بکشید، اما در مجموع سراشیبی سختی را طی خواهید کرد و مدام حسرت روزهای گذشته پر پول را میخورید که چرا قدر آن را ندانستهاید، شاید هم از آن کسانی شوید که مدام آدمهایی را که وضع مالی خوب دارند، شماتت کنید که لذت بردن از زندگی را بلد نیستند و دارند زجر میکشند و شاید هم به گفتن خاطرات جوانی خود بپردازید که چقدر آدم ولخرج و جالبی بودید، ولی آن زمان که از دوران ولخرجی میگویید چه احساسی دارید؟ (صادق باشید.)
اصل دوم: پس انداز
پس اگر علاقمندید همیشه در وضعیتی مناسب بسر ببرید، پیشنهاد میکنم حتماً درصدی از درآمد خود را هر چند اندک پس انداز کنید و اصلاً هم فکر نکنید که با این مبلغ پس انداز هیچ کاری نمیشود کرد (و نگویید آب که از سر گذشت، چه یک وجب، چه صد وجب).
وقتی زندگی نامه افراد ثروتمند را می خوانید، متوجه می شوید جمع کردن پس اندازهای کوچک، چگونه بزرگراه ثروت را می سازد و یادتان باشد؛ زمانی موفق به پس انداز می شوید که به قول یکی از نویسندگان ثروتسازی، پسانداز را کالای لوکس ندانید، بلکه کالایی ضروری بدانید که ابتدای لیست خریدتان باید قرار گیرد، نه انتهای آن و اگر پولی ماند.
اگر هم میگویید این فرهنگ را بلد نیستید اشکالی ندارد، به بانک بگویید همان اول از حقوقتان رقم پس انداز (حداقل ۱۰% درآمد) را بردارد و مابقی را به شما تحویل دهد. شک نکنید همین کوچکها در مرحله بعد می توانند در میان مدت زندگی شما را متحول کنند. از تورم هم نترسید که پسانداز شما را ناچیز می سازد. با یادگیری روش بهره گیری از پس انداز، شما تورم را حریف میشوید و یادمان باشد تورم تنها کسانی را آزار میدهد که کالای سرمایه ای ندارند وگرنه آن ها که کالای سرمایه ای دارند چون از رشد نرخها منتفع میشوند، شاد خواهند بود.
اصل سوم: سرمایه گذاری
حال وقت آنست که ضرب المثل ایرانی را محقق کنید ” پول، پول می آورد.”
پس از اینکه پس اندازهای شما به یک حد قابل تبدیل رسید، می توانید شروع به سرمایه گذاری روی کالاهای سرمایه ای که فکر می کنید برای شما مناسب است، انجام دهید مثل سکه، طلا، سهام، فرش دستباف، زمین، خانه، سپرده گذاری در بانک، مشارکت در راه اندازی یک کسب و کار (این یکی نیازمند تخصص بیشتری از مابقی می باشد.) و سایر کالاهایی که شما به آن تسلط و آشنایی دارید.
کم کم خواهید دید که این سرمایه ها رشد می کنند و می توانید کالاهای مناسبتر و بزرگتر سرمایه ای را خرید کنید و کم کم رشد خوبی را طی کنید.
برای آشنایی بیشتر جهت خرید کالاهای سرمایه ای هم می توانید از مشاور سرمایه گذاری کمک بگیرید و هم می توانید خودتان در یکی از این مسیر ها آموزش ببینید و متخصص شوید. آن وقت می توانید هم این کار را برای خود انجام دهید، هم کمکی برای دیگران باشید و از این راه هم درآمدی کسب کنید.
اصل چهارم: مدیریت هزینههای زندگی
زوج جوانی را بیاد می آورم که ماهانه درآمد متوسط رو به بالایی داشتند، ولی متاسفانه بی اندازه پریشان و به هم ریخته بودند و فکر می کردند باید کار سومی پیدا کنند تا بتوانند هزینه های خود را پوشش دهند.
بعد از اینکه با آن ها گپی زدم متوجه شدم متاسفانه هیچگونه مدیریتی بر هزینه های زندگی خود ندارند و از سوی دیگر به رقابت با خانواده هایی پرداخته اند که حداقل ۱۰ سال بزرگترند و یا ۸ سال زودتر از آن ها زندگی تشکیل داده اند و از سوی دیگر در لیگ های دیگر رقابتی مانند دختر و پسر عموها، دائی ها، خاله ها و … شرکت کرده اند و می خواهند از هیچ کدام آن ها هم کم نیاورند.
جالب اینکه وقتی درآمد آن ها برای این رقابت کفاف نمی دهد، از بانک ها و صندوق های مختلف یار کمکی جذب کرده بودند و اقدام به دوپینگ از طریق آن ها نمودند (دریافت وام های متنوع : اتومبیل، خرید خانه، لوازم خانه و…) و تمامی این ها باعث شده بود هر از چند گاهی دچار فشار روانی شده و سر هم داد بکشند و یکدیگر را برای این وضعیت متهم کنند، در صورتیکه هر دو نقش کلیدی در شکل گیری ماجرا داشتند و جالب اینکه حالا می خواستند شغل سوم بسازند، درحالیکه شغل اول آن ها به علت فرسودگی و خستگی مفرط و بی حوصلگی در حال از دست رفتن بود و شغل دوم هم به علت اینکه کارفرما فهمیده بود آن ها بشدت نیازمند آن هستند، با نرخی پایین قرارداد بسته بود.
در روند کلاس از آنها خواستم که سودی که بابت لوازم مصرفی قسطی و سایر وام ها می پردازند، محاسبه کنند و سپس ببینند چه بر سر درآمد های خود آورده اند؟ و پس از تاملی کوتاه متوجه شدند این مسابقه و نمایش تا کجا آن ها را دچار آسیب و بهم ریختگی کرده و اگر زودتر نجنبند دچار فروپاشی زندگی خواهند شد.
پس باید مدام از هزینهها بوسیله بودجهبندی مراقبت کرد و نباید به سرعتی که درآمدها رشد میکنند (و گاهی جلوتر از آن) هزینهها را رشد داد و از سوی دیگر نباید در جهتی حرکت کرد که مدام بخواهیم اینطور جلوه بدهیم که ما متعلق به طبقه بالاتری هستیم و خود را مجبور کنیم هزینه این دروغ را بپردازیم. شک نکنید اگر مدیریت اقتصادی زندگی خود را یاد بگیرید قطعاً میتوانید در بالاترین طبقات اجتماعی و مالی زندگی کنید بدون اینکه نیاز به وانمود داشته باشید.